صبحانه
ژاک پره ور
همایون نور احمر
به : ه . ن
قهوه را در فنجان
ریخت
شیر را در فنجان
قهوه ریخت
شکر را در
شیر قهوه ریخت
با قاشق قهوه خوری
هم زد
شیر قهوه را نوشید
و فنجان را سر جایش گذاشت
بیآنکه به من حرفی بزند
سیگاری
روشن کرد
با دود آن
حلقههایی در هوا درست کرد
خاکستر سیگار را
در زیر سیگاری ریخت
بیآنکه با من حرفی بزند
بیآنکه به من نگاهی بکند
از جای برخاست
کلاهش را
بر سر گذاشت
بارانیاش را پوشید
زیرا باران میآمد
و رفت
زیر باران
بیآنکه کلمهای حرف بزند
بیآنکه به من نگاهی بکند
و من
سرم را در دست گرفتم
و گریستم.
با سلام و عرض ادب . مه غلمم اگع سر کوچه هندری حتما بی مه اتدیدن . هدفم از نوشتن ای نظر این که موات بگم الهام فروتن زنـــــــــــــــــــــــدن کا .
با شرف باش دوست عزیز . یخو خجالت بکش . یخو تر بش . زشت خو بدون هرچی اتدید انویسی .
وبلاگ با سر کوچه ایستادن نوشته نمی شود . نوشتن شرف می خواهد که تو نداری دوست عزیز .
یه سری به هرا بزن تا موضوع متوجه بشی .
http://www.harra.blogsky.com/
اگه ای نظر هم تائید اتنکرد یا پاک اتکرد ارم سر کوچه انویسم تا همه بگینن یا توی قسمت نظرات بقیه وبلاگو .
همی یخو تر بش
جناب غلم بداند که نوشتن در وبلاگ یعنی ابراز عقیده من با نحوه نوشتن هادی موافق نیستم اما با شما نیز همچنین
در واقع باید انذیشه هایمان را در جایی بنویسیم البته با رعایت مسائل امنیتی جامعه و احترام به افراد . شاید هادی اندکی تند نوشته باشد ولی داستان گونه نوشتنش هنر است در لفافه نوشتنش نیز . الهلم افروتن ناخواسته مرتکب عملی شد که ایران را لرزاند اما هر اشتباهی قابل جبران است اقای دیر باز و درستکار و رستمی و خوشنویس که عاشق اسم و رسم بودند و دائم اسمشان بالای لوگوی نشریه بود باید مجازات شوند البته الهام هم مرتکب جرم شده اما در مطبوعات مدیر مسول یعنی پدر نشریه و افراد شاغل هم تحت لوا و فرمان او هستند و اجرا کننده شسیاستهای او . حال که مدیر مسوولا گند بالا او.رده چرا باید دیگران تاوان پس بدهند ؟ان زمانیکه هر هفته دیرباز تیتر اول نشریه تمدن بود که جیکش در نمی امد حال که کوزه شکست نیز باید او از کوزه شکسته اب بخورد . بهر حال خدا همه ما را به راه راست هدایت کند قس علی هذا
اقا هادی مثل اینکه تند رفتی خوب اینکه بگی اشتباه کردم هم خودش یه شهامتی می خواد که از عهده هر کسی بر نمیاد